تعهد و تخصص 2
این نوشته در ادامه نوشته قبلی منه ، پس اگه آپدیت قبلی من رو نخوندید؛ لطف کنید ابتدا اون رو بخونید(البته چند خط بیشتر نیست)
نکته اینکه سعی کردم تا جایی که میتونم ساده بنویسم.
اجازه بدید آپدیت ایندفعه رو فقط به صحبت در مورد نظر راستگرا ها در مورد تعهد و تخصص که همون تقدم تعهد بر تخصصه اختصاص بدیم.
شکل ساده توضیح این مطلب یک مثاله ؛ آقای "الف "انسانی متعهد به اصولی است که مد نظر گزینشگر ماست و متخصص در زمینه مورد نظر هم هست. آقای "ب"خود رو متعهد به اصول مورد نظر گزینشگر نمیدونه ولی در حرفه خودش تخصص بسیار بالایی رو داره . در اینجا محافظه کارها بی برو برگرد آقای "الف" رو به آقای "ب" ترجیح میدن .
شاید در ابتدا این نوع طرز تفکر درست به نظر بیاد اما با کمی تامل متوجه چند اشکال عمده در این نوع نگرش می شید:
اول اینکه اگه شایسته سالاری رو به عنوان یک اصل بپذیریم "ب" بسیار لایق تر از"الف" برای احراز این پسته.
دوم اینکه کمبود تخصص به هر میزان در هر حرفه ای ممکنه صدمات جبران ناپذیری رو به بار بیاره و آقای "الف" هم از اون بی نصیب نیست.
سوم توجه به این نکته که در صورتی که "الف" کسی شایسته تر و لایق تر از خودش برای احراز این پست بشناسه با توجه به اینکه انسان متعهدی هست می بایست از پست مزبور کنار بره و اون شخص رو به جای خودش بنشونه که با ورود خودش در این پست نقض قانون تعهد خودش رو کرده.
ودست آخر اینکه اگه کارهای بالا رو انجام نده کسی که به بیت المال ضرر می زنه (حتی اگه ضرر به این معنا باشه که سود کمتری عاید بیت المال کنه در حالیکه امکان سود بیشتر در حالتهای دیگه وجود داشته ) دیگه کلمه متعهد در مورد این شخص صدق نمی کنه و بکار بردن این کلمه در مورد ایشون درست نیست.
دوستان منتظر آپدیت های بعدی من باشید و تا اون موقع نظرات خوبتون رو برام بنویسید.
یا علی