این شعر رو در پاسخ شعری که یکی از دوستان بر روی خروجی وبلاگشون گذاشته بودن بالبداهه گفتم و گفتم شاید با انتشارش در وبلاگ کمی از غبار کهنگی مطلب قبل زدوده بشه

می دونم اونطور که باید و شاید زیبا نیست

اما خوب چه میشه کرد بضاعتنا هذا

اما بعد؛

خواب ها تعبیر شده 

آرزوها بر آورده شده

و دعاها مستجاب


سختی ها هم مدتی است آسان شده

و سیاهی ها سپید سپید 

همچون برفی که بارید

اما دعای من

در گلویم مانده

و بغض هنوز در گلویم ساکن
و در فکر تمدید مهلت 

و باز هم می گویم
در پس هر نیایشم


اللهم عجل لولیک الفرج


و فرج تعبیر خوابهاست

و استجابت دعاها

و بر آورده شدن آرزوها
و شیرینی تلخکامی ها
و درمان دردها

و سفید کننده سیاهی ها
آنگاه که در کنار سنگی سیاه 

می سراید او
منم مهدی فاطمه


همین

نظرات تایید نمی شود طبق معمول