سلام فاحشه!

سلام به تو فاحشه! 
آیا این مطلب سرقت ادبی است- اينجا را بخوانید

تعجب کردی!؟ از چه؟!

مردم کارتو را زشتترین می دانند و دادها از بیداددت می سرایند اما همینانند که وسیله رسیدن روزی  تو اند

وسیله روزی کسی که خود را فرسنگها از او و کسب و کارش به دور می دانند . باور کن همه اینان تو را پلید می دانند ! من هم در این گزینه آخر مانند همه ام.



راستی! از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو، زنی زنانگی اش را بفروشد که نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند اما اگر همان زن کلیه اش را بفروشد تا نانی بخرد و یا شوهر زندانی اش آزاد شود این «ایثار» است ! مگر هردو از یک تن نیست؟ مگر هر دو جسم فروشی نیست؟ تن در برابر نان ننگ است. بفروش ! تنت را حراج کن… من در دیارم کسانی را دیدم که دین خدا را چوب میزنند به قیمت دنیایشان و به نام دین و متدینین تمامش می کنند ، شرفت را شکر که اگر میفروشی از تن می فروشی نه از دین.

شنیده ام روزه میگیری، غسل میکنی، نماز میخوانی، چهارشنبه ها نذر حرم امامزاده صالح داری، رمضان بعد از افطار کار می کنی، محرم تعطیلی ! من از آن میترسم که روزی با ظاهری عالمانه، جمعه بازار دین خدا را براه کنم، زهد را بساط کنم، غسل هم نکنم، چهارشنبه هم به حرم امامزاده صالح نروم، پیش از افطار و پس از افطار مشغول باشم، محرم هم تعطیل نکنم! !

پ.ن: به همه : وقتي در جامعه اي دين بفروشند و بي ديني ارزش و مد باشد تن...

این مطلب بر گرفته از یک نوشته است

اگر از موتورها یاصفحاتی که به حقیر لینک داده اند وارد شده اید برای بازدید آخرین تغییرات صفحه نخست را کلیک کنید

همین

دین و سیاست

دین و سیاست

سلام

پست امروز من در مورد میزان ارتباط سیاست با دینه .در مورد دین و سیاست و ارتباط اونها با هم نظرات مختلفی وجود داره بعضی سیاست رو کوتاه ترین راه رسیدن به خواسته از طریق قدرت میدونن . وبرسیاست رو کنترل و مهره چینی مقامها و پستها ازپایین و به عبارتی در سایه بودن توصیف می کنه و ملا صدرا سیاست رو عبد دین قلمداد میکنه و میگه مقصد سیاست مبدا دینه.

اما اجازه بدید موضوع رو با هم باز کنیم .سیاست به چه مفهومیه؟

به طور کلی دو نوع سیاست وجود داره :

اول سیاست به معنای مورد نظر امثال ماکیاول و وبر که هدف در اون وسیله رو توجیه می کنه .

و دوم سیاست از نظر علی ، محمد، ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) که سیاست و بهتر بگم شیوه حکومت کردن رو راهبردی برای تعالی نسل بشر از گیر و دار نفس ، دنیا ، و دشمن قسم خورده انسان یا همون شیطان میدونن.

امیر مومنان علی علیه السلام می فرماین: مردم چاره ای جز اینکه امیری اونها رو سرپرستی کنه ندارن حالا اون امیر فاجر باشه یا نیکو کار.

سیاست به معنای اول نباید با دین آمیخته بشه و اگر هم آمیخته بشه قابل اجرا نیست چون دین رو بعنوان برنامه ای هدفمند منحرف میکنه .

اما سیاست به معنای دوم همونطور که ملاصدرا گفته عبد وغلام دینه و چاره ای جز زانو زدن در مقابل اونچه برای اون ساخته شده نداره.

پ.ن:

اول به اون عزیزی که خودش می دونه  درمورد سیاست به معنای دوم باید بگم خیلی از کارهای من داخل این مفهوم گنجونده میشه که ترک اونها برای من به معنای مردن قبل از مردنه و در مورد اولی هم قاطی نمی شم اما در جهت نابودیش گام بر میدارم.

دوم سیاست از منظر من به معنای حکومت نیست.

سوم سعی کردم خیلی خلاصه بنویسم اگه لازم شد جدا جدا هر کدوم رو مورد بررسی قرار میدیم.

همین