دم خروس
تاريخ ز تکرار خودش گريان است
از مرقد حجربن عدي فهميدم
از چيست مزار فاطمه(س) پنهان است

در حمله به بارگاه ملکوتي حجر و ربودن پيکر
او نکته اي هم برملا شد. حجر هنوز زنده است و در برابر آل ابوسفيان و آل زياد و
آل مروان زمانه مقاومت ميکند و برخلاف زمانه او که کالاي امثال ميثم و حجر بازاري
نداشت امروز اين کالا سکه رايج است. حجر يک عبد زاهد مجاهد بصير وليشناسي بود که
زرق و برق کاخهاي سبز و سرخ شام او را جبون و يا مفتون نساخت و تا پاي جان به
افشاي آنان ادامه داد.
با همين تصوير امروز به جبهه مشترک «قارونهاي شهوتران»
عرب و «گلادياتورهاي خونريز» نگاه کنيد. پادزهر آنان مقاومت امثال حجر است و اين
همان است که امروز از ايران تا عراق، سوريه، لبنان، يمن، فلسطين، بحرين، کشمير و...
عرصه را بر قارونها و گلادياتورها تنگ کرده است. آنان که از پس حجر زمانه
برنميآيند سراغ نسخه صدر اسلام ميروند و عقدهگشايي مينمايند. مگر نه اين است که
در هفتههاي اخير صدها نفر از اين گلادياتورهاي اجير شده قارونهاي شهوتران در
مصاف با ملت و ارتش سوريه به هلاکت رسيدند؟
از يک منظر ديگر حمله به مرقد و بدن
مطهر حجربن عدي يک نقشه حساب شده آمريکايي- اسرائيلي است. يکي از مراکز تخصصي
آمريکا که به وزارت امور خارجه اين کشور تعلق دارد دو سال پيش در تحليلي نوشته بود:
«با جنگ مذهبي ما ميتوانيم جان نيروهاي خود را حفظ کنيم و ضربات سختي را به حريف
وارد کنيم بدون آنکه متحمل هزينههايي شبيه هزينههاي جنگ افغانستان و عراق بشويم.»
از نظر سرويسهاي اطلاعاتي، حمله به مرقد بزرگان شيعه، شيعيان و علويان سوريه را بر
عليه اهل سنت وارد ميدان ميکند و متقابلا سنيان را به جنگ با شيعيان ترغيب ميکند.
مدتهاست که سرويسهاي اطلاعاتي آمريکا، انگليس، فرانسه، ترکيه، عربستان، قطر و
رژيم صهيونيستي به اين جمعبندي رسيدهاند که با اقدامات يک طرفه تروريستي و در
شرايطي که فقط ارتش سوريه در برابر تروريستها قرار دارد، نميتوان اميدي به سقوط
بشار اسد داشت. چرا که از يک سو چنين جنگي مشروعيت اخلاقي و سياسي ندارد: چرا که
بدست گرفتن اسلحه و مقابله مسلحانه با ارتش قانوني يک کشور در هيچ کجا مشروع نيست
اما اگر درگيري دو طرف مردمي داشته باشد، دشمن بيروني بدون تحمل تلفات سنگين و
هزينههاي کلان، اهداف خود را دنبال ميکند.
طبق معمول نظرات تایید نمی شود